loading...
افلاکیان
شیخ حسن بازدید : 56 جمعه 09 مرداد 1394 نظرات (0)

شيوه و زمان اطلاع رساني جزء نکات مهم و حساسي است که بايد در اين خصوص، دقت فراوان داشت، تا در عين به موقع بودن، زيبا و تاثير گذار نيز باشد. در اين خصوص ضمن استفاده از شيوه‌هاي نوين و روش‌های غير حضوري و مجازی به گستردگی و دامنه تبليغات نيز توجه شود.

شیخ حسن بازدید : 41 دوشنبه 01 اردیبهشت 1393 نظرات (1)

به پایگاه مجازی گردان جهادی گفتمان انقلاب اسلامی خوش آمدید...

گردانی برای تربیت یاوران حضرت مهدی(عج)...

-------------------

اعضای فعال گروه لطف کنند و هر چه سریعتر در این پایگاه و  خبرنامه ی پایگاه عضو بشوند تا هماهنگی و اطلاع رسانی دقیقتر صورت گیرد...

-------------------

از هر نوع انتقاد و پیشنهاد و ایده ای با کمال احترام،استقبال خواهد شد...

اگر شک دارید میتواند امتحان کنید...مشغول تلفن

شیخ حسن بازدید : 28 شنبه 24 اسفند 1392 نظرات (0)

دانلود مستند " وقتی ماهی ها در سکوت میمیرند..."

گوشی ای از غربت مردم صبور سیستان...

.

بخش مستندی از داستان زندگی امروز سیستانیان که تحت تاثیر خشکی تالاب هامون دچار بحران شده‌اند. قهر طبیعت و ضعف مدیریت نتیجه‌اش زندگی نامناسب امروز در سیستان شده است.

.

.

دانلود کنید....

 

شیخ حسن بازدید : 31 شنبه 24 اسفند 1392 نظرات (0)

الووووووو....

الوو سلام حاجی جون /جانم بفرماید....

سلام شیخ خوبی....اینترنت در دسترس داری؟؟؟؟

آره حاجی جون الان پشت سیستمم....

سریع سرچ کن...خبرگزاری فارس....

چشم حاجی جون....حالا جریان چی هس؟؟؟؟

هیچی شیخ مستندی که آماده کرده بودیم با یه بیانیه تو خبر گزاری فارس قرار گرفت....

اسمش چیه حاجی؟؟؟؟

اسمش مستندی که هیچ روشنفکری نمیتواند آنرا نبیند....

==================

مکالمه من بود با حاج علی جان آبادی مسئول تیم جهادی یاوران مهدی (عج) دانشگاه زابل....

که توصیه میکنم حتما حتما مطلب و گزارش رو دنبال کنید....

متن اصلی خبر در خبرگزاری فارس را از اینجا بخوانید....

 

===================================================

به گزارش خبرگزاری فارس:

مستندی که هیچ روشنفکری نمی‌تواند آن را نبیند!

نمی‌توان روشنفکر بود و از مرگ در سکوت ماهی‌های سیستانی و غمشان چیزی نشنید؛ آن هم از زبان مستندی که امروز خیلی از توجه‌ها به سوی آن جلب شده است.

خبرگزاری فارس: مستندی که هیچ روشنفکری نمی‌تواند آن را نبیند!
 

 

خبرگزاری فارس-مهناز سعیدحسینی: داستان سکوت است و مرگ بی‌صدا و تدریجی. قصه مهاجرت است و غربت. داستان آوارگی است و کار سخت. داستان کمی پول بیشتر برای دست دخترکی که می‌خواهد برای خانواده‌اش نان ببرد. داستان بغض و دردهایی که هیچ رسانه‌ای تاکنون سراغ آن نرفته بود و از آن نگفته بود و مسئولان ما هم این قصه را درست نشنیده بودند و اگر هم چیزی از این قصه هزار و یک شب به گوششان رسیده بود، کامل نبود تا راه حلشان ربطی به شهرزاد و قصه پر غصه‌اش داشته باشد.

 

 

*شرح درد مردمی همسایه حضرتش

سخن، اینجا از سیستان است و مرگ ماهی‌ها در سکوت. همان سیستانی که زادگاه رستم است و جایگاه شیران. سیستانی که از این روزها و این سال‌هایش نگفته‌ایم و چیزی هم نشنیده‌ایم و چشم‌هایمان به رویش بسته بود و نمی‌دانستیم بر هامون و مردم دلاورش چه می‌گذرد؟ ما هیچ چیز از سیستان نمی‌دانستیم جز «داستان سیستان» رضا امیرخانی که شرحی است بر شعف مردمی دیندار و عاشق ولایت در دیدار با ره‌برشان و یک حافظه تاریخی از اینکه روزگاری آیت الله خامنه‌ای، مجاهد دیروز و رهبر و مجاهد امروز در این سرزمین به تبعید روزگار گذرانده و مردم مهربان و شیعه این سرزمین همسایه حضرتش بوده‌اند.

ما چیزی از سیستان نمی‌دانستیم تا اینکه اخیرا یک مستند ساز جوان که تقریبا به موضوعات متفاوتی سرک می‌کشد. از جنگ و جبهه گرفته تا رسالت هنری هنرمندان و موضوعات اجتماعی، دوربین بر دوش سراغ سیستان را می گیرد. سیستانی که مردمش آن قدر درد به دل‌هایشان هجوم برده و کسی از آنها نپرسیده دردتان چیست و داغتان چه، که همه با هم می‌خواهند با یاسر عرب و دوربینش سخن بگویند و از غمشان و رنجی که در این سال‌ها بر آنها رفته بگویند. تا شاید کسی بشنود. تا شاید دستی به کمک بیاید.

 

 

می‌گویند هنر انعکاس وضع مردم روزگار هنرمند است در جان او و اگر هنرمند این درد و رنج و مصائب را آن گونه که هست باز بان هنر نشان دهد و ماندگار کند،‌ به واقع هنرمند است و می‌تواند در شادی‌های همان مردم نیز شریک باشد و یاسر عرب در مستندی بر شرح درد مردم سیستان سعی کرده است این درد را ببنید، لمس کند و آن را بنماید.

 

 

**طوفانی که قلب‌ها را می‌فشارد و جان‌ها را می‌کاهد

ماهی‌ها در سکوت می‌میرند، دیدنی است و قابل تامل. مستند ساز به شما نشان می‌دهد دیروز و امروز سیستان را و حکایت‌ها دارد از جایی که روزی انبار غلات ایران بود و امروز یک دشت لم یزرع، یک برزخ گرفتار در طوفان و شن 200 روزه که یک طوفان 4 ساعته شن، خانه‌ها را زیر انبوهی از شن دفن می کند،‌ ریه‌ها و نفس‌ها را تنگ و از آن مهم‌تر قلب‌ها می‌فشارد و جان‌ها را می‌کاهد از اینکه شهری آباد و یک دریای بی‌نظیر قبرستان ماهی‌ها شده است.

 

 

مستند یاسر عرب را حتما باید ببینیم چون دیگر هیچ کدام از ما شهرنشینان و گرفتاران کنج عافیت و امکانات بی دردسر و کولر و شومینه، به خودمان زحمت نمی‌دهیم تعطیلاتمان را راهی دیار هامون شویم و به سمت سیستان برویم و چیزهایی را که باید، ببینیم؛ هر چند هامون همچنان در نقشه ایران آبی باشد و دومین دریاچه بزرگ کشور بعد از ارومیه. همه ما هر چند  کاملا از بحران سیستان آگاه نباشیم اما یک چیزهایی درباره شن،‌ خشکی،‌ نبود امکانات و گرمای سیستان شنیده‌ایم و قطعا شمال و جنوب کشور را به خاطر دریایش و شهرهای شمال غربی و غربی را به خاطر طبیعت و آب و هوایشان به سیستان ترجیح می‌دهیم و اصلا با خودمان درباره مرزهای شرقیمان با افغانستان و جایی به نام سیستان فکر هم نمی کنیم. چیزی هم از رسانه نمی شنویم که درباره‌اش فکر کنیم.

 

**از رنجی که برای دیدن مستند می‌کشیم!

اما حداقل کاری که ازدستمان بر می‌آید دیدن مستندی است که مستند سازش رنج سفر را به جان خریده و سیستان و رنجش را در دو قدمی ما آورده، تنها رنجش گذاشتن مستند در دستگاه پخش است! و آنجا است که خیلی از رنج‌های واقعی این سرزمین را از زاویه دوربین یاسر عرب می‌بینیم. رنج گرسنگی، رنج از دست دادن تمام شغل‌ها از کشاورزی و صیادی بگیرید تا دامداری، رنج بی‌‌کاری و بی‌پولی،‌ رنج کارگری در غربت برای ماهی 300 هزار تومان و خیلی از رنج‌هایی که حداقل با دیدن این مستند می‌توانیم آن را ببینیم و به آن فکر کنیم.

«ماهی‌ها در سکوت می‌میرند»،‌ مستند خوبی است و وجدان خیلی‌ها را به درد آورد و برای تکان دادن دل آنهایی که کشورشان را دوست دارند و به انسان‌هایی می‌اندیشند که امروز حتی ناچار خانه و زندگیشان را می‌گذارند و از بیکاری و نبود امکانات می‌گریزند، بسیار خوب است و همین هم باعث شد که برنامه راز یک قسمت را مفصل به موضوع سیستان و این مستند اختصاص دهد. شبکه یک سیما هم به دنبالش یک برنامه به سیستان اختصاص داد و  این چنین شد که خیلی‌ها با انتشار این مستند گفتند بغض سیستان بعد از سال‌ها ترکید و خیلی از سیستانی‌ها «امید»وار شدند به حل مشکلاتی که سال‌ها کسی حتی آن را نشنیده بود.

 

 ****

 

می‌گویند هنر ربط مستقیمی به مردم روزگار هنرمند دارد. با غم‌هایشان. با شادی‌هایشان. و روشنفکر کسی است که حداقل این دردها را ببیند و درباره‌اش فکر کند. نمی‌توان روشنفکر بود و از مرگ در سکوت ماهی‌های سیستانی و غمشان چیزی نشنید. آن هم از زبان مستندی که امروز خیلی از توجه‌ها به سوی آن جلب شده است...

برای تهیه مستند «ماهی‌ها در سکوت می‌میرند» می‌توانید با مرکز فرهنگی هنری میثاق به شماره 02166480920 تماس بگیرید.

این مستند از اینجا هم قابل دریافت و مشاهده است.

انتهای پیام/و

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921224000780#sthash.KYvd07Sm.dpuf

شیخ حسن بازدید : 37 شنبه 24 اسفند 1392 نظرات (0)

 

اردوی جهادی چه شباهت و تناسبی با فرائض و شعائر اسلامی دارد؟
بر همه‌ی آن‌ها که دل‌مشغولی گسترش فرهنگ جهادی در همه‌ی شئون زندگی را دارند واجب است که تا حد امکان به تبیین و تحلیل ابعاد این حرکت مبارک بپردازند. در این مختصر‌ تلاش کرده‌ام کوتاه و فهرست‌وار مروری داشته‌باشم بر جلوه‌ها و شباهت‌های فروع ده‌گانه‌ی دین و حرکت جهادی. این شباهت‌ها می‌تواند توشه‌ی راه هر جهادگر مخلصی باشد که قدم در راه سفر جهادی می گذارد و در پی کسب رضایت الهی‌ست.
هر کدام از عبارت‌های مطرح شده یقیناً نیاز به شرح و تفسیر فراوان دارد و شاید در نگاه اول خام و شتاب‌زده به نظر برسد. اما در نظر خودم بیش از این‌که گزاره‌هایی که نوشته‌ام مهم باشد، گشودن این معبر و طرح این زاویه نگاه به جهادی مهم و حیاتی است؛ تا آیندگان آن را ادامه دهند و کامل کنند ان‌شاء‌الله.
صفرم – نیت:
مقدمه‌ی هر فریضه‌ای‌ست. فرق آب‌بازی و وضو، فرق گرسنگی و روزه، فرق دوستی و تولی، فرق سرتراشیدن و حلق در «نیت» است.
هر بیل‌زدنی عبادت نیست. هر سفری مقدس نیست: انما الاعمال بالنیات.
یکم – نماز:
یک عمل ثابت، هر روز و هر شب، بارها و بارها: ایستادن، خم‌شدن، به خاک افتادن، نشستن، بلند شدن، دوباره و دوباره و دوباره؛ اما غیرتکراری.
مثل کارکردن: بیل‌زدن، خاک بیختن، سیمان ریختن، ملات ساختن، آجر بردن، دیوار چیدن، یک رج، دو رج، صد رج، بارها و بارها؛ اما غیرتکراری.
چه سری در شباهت این دو عمل، نماز و کار جهادی، وجود دارد؟ تکرار شدن و تکراری نشدن!
دوم – روزه:

تقوا چشم‌پوشی همیشگی از حرامِ خداست و روزه چشم‌پوشی از حلالِ خدا در ایامی خاص، هر دو به فرمان خدا.
در جهادی از حلالِ خدا –در کنار حرام خدا- چشم می‌پوشیم: سیر خوردن، سیر خوابیدن، آسودن، ریخت و پاش، شیک بودن، تفریح مدرن داشتن (ول‌گردی – وب‌گردی)
روزهای جهادی مثل روزهای ماه مبارک کوتاه است و پایان جهادی، عید فطر جهادگران. بازگشت به زندگی قبلی -زندگی شهری- با معرفت و بصیرت.
سوم و چهارم – خمس و زکات:
پرداخت بخشی از درآمد و سرمایه‌ی خود، سالیانه، در راه رضای خدا؛ صرف وقت و توان و فکر خود بدون چشم‌داشت مالی برای رضای خدا؛ تجلی فروع اقتصادی دین در حرکت جهادی‌ست.
پنجم و ششم – امر به معروف و نهی از منکر:
جلوه‌ی درونی این فروع دین، «اصل جهادی»‌ست و جلوه‌ی برونی آن «هدفِ جهادی» .
اصلاحِ رفتار جهادگران در جمعی که «معروف» ارزش و «منکر» ضدارزش است؛ یاوری یکدیگر برای عمل تام و تمام به فرایض؛ ایجاد فضای ذکر و موعظه برای رفع عیوب رفتاری و تکمیل مکارم اخلاقی؛ مراوده‌ی برادرانه جهادگران در راه حفظ جمع ارزشمند جهادی؛ پیرایش زواید غیرتوحیدی حلقه‌های جهادگران و آرایش توحیدی سبک زندگی در اردوی جهادی؛ همگی مصداق امر به معروف و نهی از منکر در بعد درونی حرکت جهادی‌ست.
اصلاح فرهنگ منطقه‌ی هدف؛ ترویج هنجارهای صحیح و مبارزه با جهل و خرافه در میان مردم؛ هر حرکت فرهنگی و فرهنگ‌سازی الهی در منطقه‌ی برگزاری اردوی جهادی نوعی امر به معروف و نهی از منکر در بعد بیرونی حرکت جهادی‌ست.
هفتم و هشتم – تولی و تبری:
دوستی برای خدا و دشمنی برای خدا؛ دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا.
ملاک توحیدی حب و بغض از لحظه‌ی تشکیل جمع جهادگران شروع می‌شود: انتخاب هم‌سفرِ خدایی؛ حضور در جمعی با محوریت خدایی؛ هم‌راهی و هم‌نوایی با جمع جهادگران به نیت تقویت انگیزه‌های خدایی.
در مقابل: دوری از فضای روزمرگی و غفلت‌زدگی؛ دوری از بدی و ناراستی؛ دوری از بدان و ناراستان، از مشخصات یک حرکت جهادی سالم است.
نهم – حج:
آهنگی الهی با نیتی الهی به مقصدی الهی‌ست. حج سفر است. آغازِ آن هجرت از ماسوی‌الله به سوی الله است در برون؛ و ختام آن راه‌یابی به حرم امن الهی از درون.
سختی سفر حج؛ تنهایی و رهایی انسان؛ بی‌تعلقی به خاک و پیوند با افلاک؛ اشک عرفه و خنده‌ی عیدقربان؛ رمی جمره و طواف خانه؛ بیابان، چادر، خاک، سنگ: معنویت در بدویت.
هیچ سفری بیش تر از جهادی مرا به یاد حج نمی‌اندازد.
دهم – جهاد:

عزم کشتن و کشته‌شدن کردن در راه خدا؛ به قربانگاه بردن خویش به امر خدا؛ صعب‌ترین فرع دین که پاداش آن احدی الحسنیین است: ظفر یا شهادت.
ادای وظیفه تحت فرماندهی واحد، صفوف منظم، اراده‌های پولادین، برنامه و تدبیر، سوز و عجز و لابه، زخم و داغ، خون و درد.
حرکت جهادی نام خود را از این عمل فداکارانه گرفته‌است و جهاد فی‌سبیل‌الله «سقف» حرکت جهادی‌ست.
جهادگران در یک سفر جهادی حداکثر تلاش خود را صرف نزدیک شدن به فضای مجاهدان واقعی راه خدا می‌کنند: تهجد شبانه و مجاهده‌ی روزانه؛ ذکر و اشک و ناله؛ صلوات و روضه و سینه؛ پرچم و سربند و چفیه؛ عمل در میدان وظیفه؛ گذشتن از نام و نان؛ گمنامی و سخت‌کوشی؛ گوش به فرمان رهبر.
اردوی جهادی تا «جهادگونه» نباشد، جهادی نیست.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 23
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 21
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 283
  • بازدید کلی : 9,142
  • کدهای اختصاصی

    کتابخانه رایگان

    پرونده ویژه

    ذکر روزهای هفته

    مدرسه کالک

    مدرسه کالک

    مدرسه کالک